روزنو :رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است نباید برنامه هستهای ایران تبدیل به یک بحران شود و باید یک آتشبس بین ایران و طرفهای مذاکرهکننده برقرار شود.
مذاکرات احیای برجام تا ساعتی دیگر در هتل کوبورگ وین کلید زده خواهد شد؛ مذاکراتی که از نگاه حشمتالله فلاحتپیشه، تحلیلگر مسائل سیاسی با سه سناریو روبهرو است.
او در گفتوگو با قرن نو تأکید دارد بهترین حالت آن است که بین ایران و طرفهای مذاکرهکننده آتشبسی برقرار شود. فلاحتپیشه البته از مواضع علی باقری، سرپرست تیم مذاکرهکننده در آستانه مذاکرات انتقاد میکند و کنایه میزند که نباید به سمت بیانیهخوانی رفت.
مشروح گفتوگوی قرن نو با حشمتالله فلاحتپیشه درباره تحلیل مذاکرات وین را بخوانید:
****
آقای فلاحتپیشه، پیشبینی شما از دور جدید مذاکرات وین چیست؟ به نظر شما چشمانداز مذاکرات جدید امیدوارکننده است؟
من درباره مذاکرات وین سه سناریو ترسیم میکنم: اولین سناریوی خوشبینانه، احیای برجام است و طرفین به یک متن توافق که آمیزهای از توافق نوددرصدی دولت دوازدهم با 1+4 باشد و به اصطلاح ادامه برجام از زمانی که ترامپ از برجام خارج شد باشد؛ البته من بعید میدانم که این اتفاق در کوتاهمدت بیفتد.
دید بدبینانه هم وجود دارد که مذاکره صورت بگیرد اما طرفین به دنبال بهانهای برای شکست مذاکرات باشند و من از آن به عنوان شکست بیانیهای یاد میکنم. طرفین یک بیانیهای صادر کنند و عامل به توافق نرسیدن را مشخص کنند. در این شرایط اگر این سناریو اتفاق بیفتد، بیشتر به ضرر ایران است و با توجه به سابقهای که از تیم مذاکرات ایران داشتیم و حتی مصاحبهای که از سوی سرپرست تیم مذاکرهکننده صورت گرفته، متأسفانه این موضع تقویت میشود.
امیدوارم این موضع بیانیهای باشد و تبدیل به عامل مخرب مذاکرات رسمی نشود. اگر قرار بود تیم ایرانی بیانیه صادر کند، دلیلی نداشت در این شرایط سخت اقتصادی، میلیاردها تومان برای تیم تقریباً شلوغ مذاکرهکننده در یک کشور گران از نظر اقامت و هزینه صورت بگیرد.
همان بیانیه را در تهران هم میتوانستند قرائت کنند. متأسفانه، مصاحبهای که از سرپرست تیم مذاکرهکننده منتشر شد، این است که از همین الآن طرف ایرانی اعلام میکند که اگر توافقی صورت بگیرد اجرا نخواهد شد و این یک حرف توأم با بدبینی و موضعگیری منفی مذاکرات است که معمولاً چنین شرایطی در دیپلماسی کمتر اتفاق میافتد.
البته، یک دید حد وسطی هم میتواند صورت بگیرد و من امیدوارم که این سناریو در شرایط کنونی انجام شود. سناریوی سوم تحت عنوان آتشبس است و میتواند تقویتکننده دیپلماسی باشد. یک توافقی صورت میگیرد و براساس آن، ایران و آژانس بتوانند بدون آنکه ایران برنامه کنونی خود را به عقب برگرداند، تأخیری در آن ایجاد کند یا برخی دستگاهها را خاموش کند و تولید سوخت را با فروش آن به عقب برگرداند، برنامه تازهای شکل نگیرد و سوخت جدیدی تولید نشود، درعینحال یک نظام نظارت و بازرسی و بهروزرسانی دوربینها هم صورت بگیرد.
طرف مقابل هم بپذیرد بخشی از داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کند و تحریمهای مانع دسترسی ایران را به منابع تغییر و تعدیل کند؛ بهطوریکه ثمرات مشهودی از تعلیق تحریمها در اقتصاد ایران ورود کند و این تقویبکننده دیپلماسی و اعتماد است. طرفین به اعتمادسازی متقابلی نیاز دارند و امیدوارم که دیپلماتها این شرایط را درک کنند. اگر این کار صورت بگیرد عملاً با اینکه با زمان بیشتری به سمت احیای برجام برویم وجود دارد.
مهمترین مانع به نظر من، این است که طرفهای دیگر برجام مثل اروپاییها و بهویژه آمریکاییها که من معتقدم بعضاً یکطرفه است و موضع آن را اروپاییها اعلام کردند، حاضر نیستند برای دستاوردهای جدید ایران، جایگاه امتیازآور قائل باشند.
ایران در شرایط تحریمی ظرفیتهای سوخت خود را از پنج تا یازده برابر افزایش داد و دستگاهها را بهروزرسانی کرد. سوخت بیست درصد و شصت درصد و... و همچنین نادیده گرفتن این موضع یک ضربه به مذاکرات به حساب میآید.
همچنین زمزمههایی درباره عوامل خارج از برجام به گوش میرسد که تأخیری که در امضای توافق در دولت گذشته شکل گرفت، عوامل و بازیگران خارج از برجام مثل رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای مجتمع عرب را فعالتر کرد و اشتباه طرفین در عدم امضای توافق نود درصدی دولت گذشته این شرایط را شکل داده است.
بحثهای دیگری هم مانند پایداری توافق وجود دارد. هیچ توافقی در دنیا پایدار نیست مگر آنکه کشورها بعد از هر توافق با اجرای خوب آن را پایدار کنند؛ کاری که در برجام صورت نگرفت و امیدوارم درحالحاضر صورت بگیرد.
اما در طرف ایرانی هم موانعی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. مهمترین مانعی که در طرف ایرانی وجود دارد و باعث میشود مانند امروز بیانیه صادر کرده و فضایی منفی ایجاد کند، این است که دولت جدید هیچ تجربه و سابقهای در انجام یک اقدام تنشزدا در عرصه بینالملل و اجرایی ندارد.
این دولت بیشتر در نقد سیاست خارجی شکل گرفته است؛ انتقادهایی که برخی از آنها منصفانه بوده تا طیفی که بیرحمانه دیپلماسی را نقد کردند و برجام را خیانت دانسته و برجامیون و دیپلماتهای ایرانی را خیانتکار دانستند، از این موضع وجود دارد تا مواضع منصفانهتری که من هم معتقد هستم که این انتقادات واقعی است. همچنین من معتقدم عامل اصلی شکست برجام آمریکاییها و ترامپ بودند و عامل اصلی عدم احیای برجام نیز دولت آقای بایدن بود.
اتفاقی که افتاده، این است که دولت جدید نمیتواند یک پلی بین آن نقد و این اثبات و اجرا ایجاد کند. مواضع متفاوت به برجام وارد کرده و بدنه طرفداران خود را با این مسائل در تریبونهای مختلف همراه کرده است؛ برای همین در ایجاد این پل با مشکل مواجه شده است. بنابراین دولت باید این هزینه را بپردازد و مجبور به رسیدن به یک توافق است؛ توافقی که بهترین آن احیای برجام بوده و باید پایداری آن را در حوزه اجرا دنبال کرد.
شما اشاره کردید به بیانیهخوانی سرپرست تیم مذاکرهکننده در آستانه مذاکرات. با توجه به اینکه گفته میشود نظام به این نتیجه رسیده که مذاکرات را باید ادامه دهد، آیا نگاه شخصی تیم مذاکرهکننده و دولت سیزدهم میتواند در مذاکرات وین تأثیرگذار باشد؟
وقتی میگوییم نظام، شورای عالی امنیت ملی مسئول پرونده مذاکرات هستهای است و وزارت خارجه مانند دولت قبل، مسئول اجرای تصمیمات شورای عالی امنیت ملی است. فرقی که این دوره با دولت قبل دارد این است که در دولت قبل، رئیسجمهور و وزرای مربوطه موافق احیای برجام بودند اما در دولت کنونی همگان منتقد برجام هستند.
در دولت گذشته نگاه مثبتی به دیپلماسی وجود داشت؛ اما در این دولت هنوز نگاه مثبتی شکل نگرفته است. من معتقدم که آتشبسی باید ایجاد شود تا ثمرات دیپلماسی ابتدا نصیب دولت شود و بتواند بخشی از مشکلات اقتصادیاش را حل کند و همچنین بخشی از تنگناهای اقتصاد خارجیاش را از بین ببرد.
سرنوشت حتمی برنامه هستهای توافق است. راهبرد جمهوری اسلامی ایران این نیست که در موضوعات هستهای یک جنگ را به کشور تحمیل کند. از برخی موضعگیریهای افراد متأسفم؛ زیرا این موضعگیریها به معنای از بین بردن سالها حسننیت دیپلماسی ایران است. یکی از مسئولان گذشتهی هستهای ایران یا یکی از مسئولان امروز گفته بود که شهید فخریزاده به رغم اطلاع از منع فقهی رهبری برای بمب هستهای، سازوکارهای لازم برای تولید بمب را فراهم کرد.
برخی از موضعگیریها مانند گذشته نابخردانه به منافع ملی کشور آسیب میزند؛ کشوری که انقلاب آن بر بنیان فقهی شکل گرفته و منع فقهی خود درباره بمب هستهای را در سازمانهای بینالمللی ثبت کرده است. کشوری که خود قربانی بمبهای شیمیایی است و چنین نگاه دوگانهای به بنیان نظام جمهوری اسلامی آسیب میزند که برخی نابخردانه این کار را انجام میدهند و چنین مواضعی زمینه را برای فعالیت بیشتر دشمنان کشور ازجمله صهیونیستها که مدعی هستند ایران دروغ میگوید، فراهم میکند.
آنها تحت همین عنوان اقدامات خرابکارانه فیزیکی، دیپلماتیک و خرابکاری در مسیر برجام را انجام دادند و متأسفانه بخشی از محافظهکاران آمریکایی را هم با خود همراه کردند. اگر قرار است کشیده شدن ایران به مسیر نظامی، کشور را به سرنوشت کره شمالی محکوم کند، این خیانت به ایران است.
ایران با فناوری هستهای خود میتواند در هفتصد رشتهی علمی، صنعتی و فناوری به مرحلههای تکنولوژی برسد؛ ضمن آنکه سیاست دفاعی ایران براساس دفاع متعارف شکل گرفته است. اخیراً افرادی به گونهای که انگار یک تریبون صهیونیستی در اختیار آنها است، مواضع بینالمللی ایران را تضعیف میکنند و زمینه را برای تحریمهای بیشتر فراهم میکنند. متأسفیم که برخی افراد در ایران با موضعگیریهایشان شرایطی را فراهم میکنند که تاوان آن را مردم می دهند.
رویترز مدعی شده در صورت شکست مذاکرات وین، آمریکا به دنبال توافق موقت با ایران است، نظر شما درباره این توافق موقت چیست، آیا ایران آن را میپذیرد؟
آمریکا هم به توافق نیاز دارد. راهبرد سیاست خارجی آمریکا رقابت در خاور دور است و سعی میکند همانگونه که از افغانستان خارج شد تا انتهای سال میلادی کنونی از عراق خارج شود و چالشهای خود را سرهمبندی کند. چالش آمریکا هژمونی است و رقیب هژمونیک او نیز چین است.
لذا، آمریکاییها سعی میکنند تحت هر شرایطی موضوع هستهای ایران تبدیل به یک بحران نشود، این موضع دولت کنونی آمریکا است که بخش عمدهای از جمهوریخواهان و متحدان منطقهای آمریکا با آن مخالفت دارند. همانگونه که عدم امضای توافق در پنج ماه پیش موضع جو بایدن را دراینزمینه تضعیف کرد و میدانند که دراینزمینه اشتباه کردند که سیاست حداکثری ترامپ را وارد مذاکرات کردند؛ عدم توافق در شرایط کنونی بهویژه عدم توافق موقتی که تقویتکننده دیپلماسی باشد، دغدغه خود آمریکاییها هم هست و سعی میکنند به یک توافق حداقل نسبی و مبتنیبر آتشبس برسند تا به توافق نهایی تا پایان سال میلادی برسند.